انیمیشن فردیناند یکی از محصولات محبوب و پرطرفدار استودیوی انیمیشن سازی بلو اسکای (Blue Sky Studios) است که در سال ۲۰۱۷ منتشر شده است. « ویزور کیدز » در این مطلب به نقد و بررسی انیمیشن فردیناند پرداخته است. با ما همراه باشید…
فردیناند داستانی زیبا درباره محبت و عدم خشونت است. قصه این انیمیشن برگرفته از یک کتاب داستان کلاسیک کودکان نوشته «منورو لیف» است که داستان گاوهایی را روایت میکند که دوستی را به مبارزه و خشونت ترجیح میدهند. فریدیناند را کارلوس سالدانیای معروف، کارگردان انیمیشنهای برجسته «عصر یخبندان» و «ریو ۱ و ۲»، کارگردانی کرده است. این انیمیشن برای سنین بالای ۶ سال مناسب است.
آیا این انیمیشن برای فرزند شما مناسب است؟
این انیمیشن حاوی یک پیام بسیار قوی درباره نفی خشونت است. پایبندی فردیناند به اصول خودش و دوستیای که میتواند میان موجوداتی که بسیار با هم تفاوت دارند شکل بگیرد، از جمله مواردی هستند که در این فیلم به آن تاکید شده است. فردیناند که نماد مهربانی است راه هوشمندانهای برای جلوگیری از خشونت و درگیری پیدا کرده است که شامل شوخی و محبت است. در بعضی از صحنهها، فردیناند و دیگر گاوها (به ویژه آنهایی که از نظر جسمی بزرگ و تهاجمی نیستند) با اسامی نظیر «ضعیف»، «گل پسر»، «بازنده» و «دست و پاچلفتی» خطاب میشوند اما در نهایت با پیروزی فردیناند، روایت داستان از ضعیف بودن آنها، جور دیگری رقم میخورد.
البته چندین صحنه غمانگیز و ترسناک نیز در این انیمیشن مشاهده میشود که ممکن است خاطر کودک شما را آزرده کند. به عنوان مثال در سکانسی میبینیم وقتی که فردیناند سعی دارد تا از جنگ و خشونت پرهیز کند توسط یک تیغه زخمی میشود. در صحنه دیگری از فیلم سه گاو را مشاهده میکنیم که از یک مرکز تولید گوشت گاو در حال فرار کردن هستند. آنها با دستگاههای برش گوشت و چرخ گوشتهای بزرگ مواجه میشوند و در معرض خطر قرار میگیرند. در قسمت دیگری یک نوزاد در میان جمعیت زیادی از مردم در معرض خطر است که البته فردیناند در حرکاتی توام با طنز او را نجات میدهد.
در یکی از دیگر صحنههای نسبتاً ناخوشایند فیلم شاهد هستیم که یکی از کاراکترها در سکانسی بیان میکند که “گاوها یا در کشتارگاه تولید گوشت قطعه قطعه میشوند و یا در میدان مبازه گاوبازی میمیرند”. در قسمتی هم یک بچه گاو پدر خود را از دست میدهد (صحنه مرگ پدر نشان داده نمیشود) و بعد از اینکه او میبیند که پدرش برنمیگردد هراسان و با گریه به دنبال پدر خود میگردد.
شخصیتپردازی در انیمیشن فردیناند
شخصیتپردازی در این انیمشیشن به گونهای است که فردیناند دارای یک شخصیت محکم، شجاع و با محبت است. دیگر شخصیتها به صورت کلی نقشی حمایتی دارند که درونمایهای طنز هم برای آنها در نظر گرفته شده است. در این انیمیشن سه اسب بانمک نیز حضور دارند که در کنار محل نگهداری گاوها زندگی میکنند. در نسخه زبان اصلی فردیناند از صداپیشههای با لهجه آلمانی برای این شخصیتها استفاده شده است که رفتاری اصطلاحاً اروپایی شکل را از خود به نمایش میگذارند.
داستان زندگی فردیناند
فردیناند که صداپیشگی او را جان سنای معروف بر عهده دارد، به عنوان یک گاو جنگجو متولد شده است. او متولد شده است تا با ماتادورها در میدان گاوبازی اسپانیا رقابت کند. در عوض فردیناند به جای تمرین و مبارزه ترجیح میدهد که با همه دوست شود و با گلها بازی کند. این نوع رفتار و منش او سبب رنجش دیگر گاوهای مزرعه از جمله «ولینته» شده و آنها را عذاب میدهد. فردیناند از مزرعه فرار میکند و طی اتفاقاتی از مزرعه گل «خؤان» سر در میآورد. دوستی فردیناند و دختر خؤان به نام «نینا» روز به روز بیشتر میشود و آنها به یکدیگر علاقهمند میشوند.
زندگی در مزرعه گلها برای او بسیار لذت بخش بود. اما یک روز فردیناند به عنوان یک حیوان خطرناک شناخته میشود و مجبور میشود که به مزرعه نگهداری گاوها برگردد. در محل نگهداری گاوها فردیناند با حقیقت جدیدی روبرو میشود. او متوجه میشود سرنوشت واقعی مبارزه گاوها سربلندی نیست، بلکه مرگ است. سرنوشتی که در نهایت گریبان پدر قدرتمند فردیناد را نیز گرفته بود.
علیرغم تلاشی که فردیناند برای فرار از خشونت میکند در نهایت مجبور به جنگ با یک ماتادور میشود. او که اکنون میداند در این میدان مبارزه پیروزی وجود ندارد چه میکند؟ آیا میتواند بدون صدمه زدن به کسی از آن جا فرار کند یا تا پای مرگ مبارزه میکند؟
آیا این انیمیشن محتوای مناسبی دارد؟
این انیمیشن همانگونه که پیشتر توضیح دادیم برگرفته از یک کتاب داستان کودکان با عنوان «داستان فردیناند» است که در سال ۱۹۳۶ منتشر شده است. داستانی جذاب از یک گاو عاشق و نه یک گاو جنگجو! در این کتاب داستان میخوانیم که گاوهای جنگنده سود بیشتری برای مالکان مزرعه دارند اما فردیناند که گاوی عظیمالجسه و قدرتمند است مبارزه را دوست ندارد. او توسط دوستانش ترد میشود و مورد سرزنش قرار میگیرد. رفتار نامتعارف او در علاقه به گلها و طبیعت همواره با تعجب و نفرت اطرافیان مواجه میشود.
داستان فردیناند و مقاومت او در برابر خواسته و چشم داشت دیگران که به نظر او درست نیست میتواند برای کودکانی که از تحمیل نقشهای سنتی جنسیتی رنج میبرند مناسب باشد. فرهنگ جنسیتی برای وضعیت کاری کودکان در اطراف ما چیز جدیدی نیست. بسیار پیش میآید که ببینیم دختر بچهها مجبور به کمک در امور منزل و آشپزخانه میشوند به گونهای که این کار وظیفه آنها پنداشته میشود. یا پسر بچههایی که برای خرید نان و یا کارهای به اصطلاح مردانه به بیرون از منزل فرستاده میشوند. فارق از نقش تربیتی فرزندان در رابطه با کمک در امور منزل، اینکه تصور شود یک جنسیت برای کاری خاص بوجود آمده است نگاه غلطی است.
وقتی که فردیناند سرانجام مزرعه پرورش گاوهای وحشی را ترک میکند و به سمت تپه پرورش گل و گیاه فرار میکند؛ میبینیم که این محل جایی است که فردیناند میتواند خودش باشد. او میتواند همانگونه که هست رفتار کند و به همان صورت نیز پذیرفته و قدردانی شود. این موضوع میتواند برای افرادی که در جایگاه فعلی خود حس راحتی نمیکنند مورد قبول واقع شود. این افراد ترغیب میشوند که به محل قرارگیری خود نگاهی دوباره کنند و در صورت نیاز محل کار خود را تغییر دهند.
حرف آخر
فردیناند برای بینندگان خصوصاً بینندگان سنین پایین بسیار سرگرمکننده و خندهدار است. همه میتوانند از دیدن آن لذت ببرند و نکات مثبتی را دریابند. «لوپ» نقش «بز آرامکننده» فردیناند را بازی میکند یک بز خنگ و دوستداشتنی است که با رفتار خود شما را وادار به خنده میکند. سه جوجه تیغی باهوش و زیرک نیز در مزرعه نگهداری گاوها زندگی میکنند که لحظات سرگرمکنندهای برای بیننده رقم میزنند. در مجموع شاید تصور کنید که این انیمیشن صحنههای خشنی دارد ولی به راحتی میتوان آن را یک انیمیشن کمدی قلمداد کرد. فریدنانند یک پیام مهم دارد که بیان میکند «چیزی که جدید است، حتی اگر طبیعی و مثبت باشد هم در نگاه اول عجیب به نظر میرسد!».